این یادداشت برداشتی است از یک فراز از دعای شریف افتتاح

اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیک فِی دَوْلَةٍ کرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فی‌ها مِنَ الدُّعَاةِ إِلَی طَاعَتِک وَ الْقَادَةِ إِلَی سَبِیلِک وَ تَرْزُقُنَا بِهَا کرَامَةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.
خدایا به سوی تو مشتاقیم برای یافتن دولت کریمه‌ای که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانی، و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازی، و ما را در آن دولت از دعوت‌کنندگان به سوی طاعتت، و رهبران به سوی راهت قرار دهی، و کرامت دنیا و آخرت را از برکت آن روزیمان فرمایی.

یکی از مسائلی که امروزه ذهن مردم جامعه‌ی ما (خصوصاً قشر متدین) را به خود مشغول کرده است مسئله‌ی نسبت دین و سیاست است. امروزه مشاهده می‌شود که به رغم اتفاقی مانند انقلاب اسلامی که بزرگ‌ترین تجلی اسلام سیاسی در دوران معاصر بود افرادی به این تردید دچار شده‌اند که اساساً دخالت دین در امر سیاسی و حکومت، زمینه ساز گریز مردم از دین می‌شود. به این صورت که حکومت و سیاست اصالتاً زمینه ساز فساد است و اگر دین وارد این عرصه شود مفاسدی که به وجود می‌آید به نام دین نوشته می‌شود و مردم را نسبت به اصل دین[1] بدبین و گریزان می‌کند. پس بهتر است برای حفظ دین و مصلحت اسلام و مسلمین دین را از امر سیاسی جدا نگه داشت تا کماکان جاذبه‌ی خود را برای مردم داشته باشد.